صفحه 1 از 5 123 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 44

تاپیک: خیانت ناخواسته

  1. #1
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    نوشته ها
    1
    سپاس
    0
    Thanked 1 Time in 1 Post

    Post خیانت ناخواسته

    من ناخواسته خیا&#.pdfمن ناخواسته خیا&#.pdfمن ناخواسته خيانت کردم
    .
    اين داستان عين واقعيت هستش وفقط اسم
    زن محمد رو تغيير دادم ولی بقيه درسته
    .
    من تو
    خوزستان و انديمشک زندگی ميکنم قد بلندی دارم
    .
    يه دوست دارم به اسم محمد نظری که در اصل کرد هستن
    .
    محمد
    خيلی ادعای دختر بازی ميکنه
    .
    يه پرايد
    ۱۴۱
    داره
    وشب تا صبح دنبال دختراس
    .
    چند ماه پيش يهو خبر رسيد که محمد داره
    ازدواج ميکنه اول
    باورم نشد اما بعد معلوم شد دختره رو اوپن کرده
    .
    گذشت تا چند روز پيش که تازه از خواب بلند شدم وبه
    اسرار مادرم رفتم نون بخرم
    .
    خونه ی ما توی کوچه باريک هستش
    .
    وقتی که ميرفتم حواسم پ
    رت شد به گوشيم که يهو سر
    نبش کوچه يکی خورد بهم اونم حواسش نبود
    .
    گوشيم افتاد وچند تيکه شد
    .
    اون يه دختر خوشکل با اندامی بيست جلوم وايس
    اده
    و شروع کرد به معذرت خواهی وتا اومدم خم بشم گوشيم رو بردارم اونم نشست واسه کمک به من
    .
    وقتی نشست انگار از
    قصد پاشو باز کرد
    طوری که برامدگی کسش از رو شلواره تنگش معلوم بود متوجه چشمام شد
    .
    منم ازقصد دوبار دستم رو
    ماليدم به دستش اما ديدم يه لبخند با معنی بهم زد
    .
    گفتم عيبی نداره ميدم درستش کنن
    .
    گفت پس حداقل شمارتو بده ببينم چقدر
    خرجش ميکنی
    .
    من که از خدام بود سريع شماره بهش دادم
    .
    اونم با لبخند شماره رو گرفت و رفت
    .
    خوشبختانه گوشيم مشکلی
    نداشت و خودم سرهمش کردم
    .
    از ديدن اون دو روز گذشت من هم لحظه شماری کردم تا زنگ زد
    .
    خيلی با ناز حرف ميزد
    .
    گفت حلا که گوشيت درست شده و خرجی نداشته دوست دارم برات جبران کنم پس اجازه بده بهت بعضی وقتا اس
    بدم منم
    با کمال ميل گفتم باشه چون ميدونستم ميخاد بهم بده
    .
    ديگه اس بازی شروع شد
    .
    چند روز بعد مادرم و بابام رفتن دورود
    .
    خونه خالی اماده پذيرايی
    .
    سريع بهش اس دادم که بياد
    .
    اونم اومد
    .
    ديگه بهش فرصت ندادم سريع همون پشت در گرفتمش
    بغل و لب تو لب شديم يه چند
    دقيقه لب بازی اما تا خواس
    تم مانتوشو باز کنم گفت نه من شوهر دارم
    .
    گفتم خوب داشته باش
    مهم اينه که الان اينجايی
    .
    خلاصه با کلی مخ زنی قبول کرد لخت شه
    .
    جالب بود تا من لخت شدم وکيرم رو ديد يه اخ گفت و
    سريع لخت شد من که محو تماشايی بدن ش بودم سريع شق کردم
    .
    مري
    م سريع نشست رو دو زانو کيرم رو ميبوسيد وشروع
    کرد به ساک زدن
    .
    انگار اين نبود که چند دقيقه پيش ناز ميکرد
    .
    اما واقعا حرفه ای ساک ميزد ط
    وری که اه من درومد
    .
    وقتی
    ديدم داره ابم مياد سرشو محکم گرفتم يهو ابم عين ابپاش اومد و همش خالی شد توی دهنش
    .
    سرشو کشيد عقب وسريع رفت
    دستشويی ودهنش رو شست
    .
    وقتی اومد گفت عادت ندارم واسه اين بدم مياد
    .
    رفتم کنارش نشستم وبوسيدمش
    گفتم دست
    خودم نبود منو ببخش اون
    م لبامو بوسيد گفت جبران کن
    .
    منم سريع پاهاشو باز کردم و شروع کردم به ليسيدن کسش وای که
    ديونه ميکرد ادمو خيلی ناز بود
    .
    از در کونش تا چوچولش رو ليس ميزدم واهش درومد وسرم رو فشار ميداد رو کسش يهو
    ديدم لرزيد و ابش اومد
    .
    منو گرفت وکشيد بالا رو خودش گفت مرتضی بکن
    توش که دارم ميميرم منم که انگار نه انگار که
    ابم اومده بود
    سريع کيرم رو گذاشتم در کسش و با يه فشار کوچيک سرش رفت تو وای که کيرم داشت اتيش ميگرفت کس
    تنگش عين تنور گرم بود ديگه نفهميدم همش رو دادم تو مريم يه جيغ کشيد وگفت بزن کسمو جر بده شروع کردم به تلمبه
    زد
    ن واقعا لذت ميبردم از کردنش وسرعت کردنم رو تند کردم مريم که انگار داشت پرواز ميکرد دوباره ارگاسم شد ووقتی
    ديدم ابم دوباره داره مياد کشيدم بيرون
    همزمان اب مريم پاشيد رو من ومنم ابم رو ريختم رو سينش
    .
    خودش با دست ابم رو
    پهن کرد وميمالوندش به پستوناش
    .
    ديگه
    واقعا رمقی نداشتم
    ..
    با هم رفتيم حمام و اونجا هم کمی حال کرديم
    .
    وقتی لباساشو
    ميپوشيد گفت خيلی لذت برده
    .
    گفتم مگه شوهرت نميتونه ارضات
    کنه گفت خاک تو سرش که فقط مثل گاو ميکنه وبلند ميشه
    گفتم حالا کی هست گفت محمد ن
    ظری
    .
    خيلی جا خوردم گفتم دروغ ميگی ديدم قسم خور
    د گفتم کجا کار ميکنه گفت ميره بار
    فروشی کارگری ديدم راست ميگه
    .
    نميدونستم چی بگم اخه دوستم بود
    .
    گفتم مگه تو چادرنميزدی گفت قبلا اره
    .
    خلاصه تا
    مادرم اينا بيان دو بارديگه به اسرار خودش اومد وواقعا حال ميداد
    .
    الان هم بعضی وقتا اس ميده
    .
    من دوست نداشتم به محمد
    خيانت کنم اما واقعا نميدونستم مريم زنشه اگه دوباره جور شه دوباره ميکنمش چون نميتونم ازش رد شم
    .
    خوب دوستان
    لطف کنيد نظر بديد چون اين ماجرا واقعی بود و ماجرايی ديگه هم دارم که نزديک بود جونم رو پای يه کس
    بذارم
    ....
    فداتون مصطفی
    ویرایش توسط سیزار : 12-31-2012 در ساعت 11:19 PM

  2. کاربران زیر برای این پست مفید از سیزار تشکر کرده اند:

    artyn7 (11-02-2022)

  3. #2
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    نوشته ها
    13
    سپاس
    0
    3 بار در 3 پست تشکر شده
    khianate avalo un zane kard to azab vojdan nadashte bash,man ba mohamad harf mizanam,hale

  4. #3
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Dec 2012
    نوشته ها
    2
    سپاس
    0
    Thanked 1 Time in 1 Post
    قشنگ بود ولی کوتاه داستان های خیانت بد نیست

  5. کاربران زیر برای این پست مفید از h.ojaghi تشکر کرده اند:

    mr_bikas (04-03-2016)

  6. #4
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    4
    سپاس
    0
    0 بار در 0 پست تشکر شده
    توف تو کونت درغگو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    فکر کردی همه مثه خودت خرن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    خداکنه محمد هم زنتو ناخواسته بگاد...............................

  7. #5
    Junior Member
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    5
    سپاس
    0
    2 بار در 2 پست تشکر شده
    مسخره مزخرف

  8. #6
    عضو تازه کار
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    16
    سپاس
    1
    138 بار در 3 پست تشکر شده
    اگه ندونسته کردیش خیانت نیست اما تو که میدونستی شوهر داره

  9. #7
    عضو تازه کار
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    26
    سپاس
    1
    8 بار در 3 پست تشکر شده

    Thumbs up 2hr

    الف ب پ ت ث ج چ
    ویرایش توسط 2HR : 08-14-2017 در ساعت 08:29 AM

  10. #8
    عضو کهنه کار
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    847
    سپاس
    19
    736 بار در 106 پست تشکر شده
    جووووووووووون ميشه زنه من رو هم بكني ؟ دوست دارم داستانشو بنويسي بزاري تو سايت

  11. #9
    Junior Member azaz آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    نوشته ها
    8
    سپاس
    0
    0 بار در 0 پست تشکر شده
    شرمنده ولي فقط كون لقت با اين كس شعرات

  12. #10
    عضو تازه کار
    تاریخ عضویت
    Nov 2012
    نوشته ها
    24
    سپاس
    5
    14 بار در 3 پست تشکر شده
    khob bod edame bede

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی‌توانید تاپیک جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمی‌توانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمی‌توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •