-
عضو عادی
مستانه جون 3
باسلام خدمت دوستان عزیز... ادامه رابطه من با مستانه جون
تعطیلات تابستون خوبی رو با مستانه جون گذروندم...چند دفعه ای خواست رابطه مون رو تمومش کنه ولی نذاشتم...کل تابستون بیشتر روزا میرفتم خونشون وبا هم فقط عشق بازی میکردیم...سه چهار بیشتر دفعه سکس نکردیم...اونم به اصرار من...انقد التماسش میردم که قبول میکرد...وقت واسه سکس نداشتیم...میگفت باید دو سه ساعت بهم حال بدی وگرنه سکس نمیخوام...همین عشق بازی کافیه...از شانس تخمی من بود دیگه...وقتی عشق بازی میکردیم انقد حشری میشدم که بعدش میرفتم وجلق میزدم تا خودمو خالی کنم...بگذریم...تابستون تموم شد ورفتم دانشگاه...آخر هفته ها میرفتم شهرمون پیش مستانه جون...دلم خیلی براش تنگ میشد...ازاینکه وقت واسه سکس نداشتیم جفتمون عذاب میکشیدیم...سکس تل و سکس اس زیاد انجام میدادیم...فکرکنم هرروز کمرمو خالی میکرد...یه بعداظهر بعد ازاینکه مستانه جون از خواب پاشده بود زنگ زد بهم وگفت میخوام وحشرم زده بالا...شروع کردیم سکستل وارضاش کردم....بهم گفت یه خبرخوش دارم برات...فرداشب شوهرم خونه نیست...میخواد واسه گواهینامه پایه یکش بره یه شهرستانی نزدیک شهرمون...منم ازخوشحالی نمیدونستم چیکارکنم...روز بعدش رفتم شهرمون...ساعتای ده شب رسیدم...مستقیم رفتم خونه مستانه جون...توو کونم عروسی بود...توو راه همش زنگ میزد تو روخدا زود بیا...علی جونم بیا...بدجوری کیرم راس شده بود وحشرم زده بود بالا با حرفاش...رسیدم درخونشون...زنگ زدم.مستانه جون گوشی رو برداشت...(ازاین قسمت داستان رو از زبون خودم ومستانه هم میگم)
علی:منم نفسم..بازکن...
مستانه:سلام عشقم..بیا توو نفس...زودباش
درروبازکرد رفتم توو..یه تیپ ناز...یه شرت وسوتین سوسنی که واقعا رو پوست سفیدش بیش اندازه سکسیش کرده بود...یه آرایش ناز...نگاش میکردی آبت میومد....
علی:سلام مستانه من...جوووووون..چه قدنازشدی...اوووووووووووووو �ممممممم
یه بووووووووووووووس رولباش زدم یکم لباشو خوردم...
مستانه:این تیپ و واسه تو زدم عشقم...میخوام بادیدن زنت حال کنی...عشق کنی...خوشت میاد علی جونم؟دوس داری تیپمو؟...
علی:آررررررررررررررره عشقم...دیوونه کننده شدی...اوووووووم اوووووممممم جوووون قربون خودت واین هیکل نازوسکسیت بشم...
بعدش دستمو گرفت گفت بیا بریم توو اتاق...اینجاخوب نیست...دستمو گذاشتم رو کونش ورفتیم توو اتاق...پرسید شام خوردی..منم گفتم بدون تو نمیچسبه بهم...گفت برا شوهرنازم غذاپختم...بذار بیارم باهم بخوریم..گفتم چشم...رفت ومنم انقدخوشحال بودم که نگووو...وسایلامو گذاشتم یه گوشه...لباسامو عوض کردم...یه شرت ورکابی چسب مشکی تنم کرده بودم..باشگاه هم میرفتم...واقعا بدن باحال وبه قول مستانه حشری کننده ای داشتم...یه شلوارک هم تنم کردم...نشستم رو تخت ومنتظرمستانه شدم...اومد...تامنو دید گفت جوووووووووون قربونت بشم چی شدی شوهرنازم...چه بدن وهیکلی...نشست کنارم...یه لب ازش گرفتم...لقمه هارو میگرفت توو دهنش میکرد و میگفت بیا بخور منم لباشو تووو دهنم میکردم و لقمه توو دهنشو میخوردم...خیلی فاز میداد..پیشنهاد مکینم امتحان کنید...شام خوردیم...سفره رو جمع کردوبرد...منم رو تخت درازبودم.اومدتوو..پرید روم...نشست روم وکونشو گذاشت روکیر شق شدمو میمالوندش رو کیرم...چه نازاین کارو میکرد...بعدش ازرو شلوارک دستشو گذاشت روکیرم ولباشو چسبوند به لبام...منم دستمو ازرو شرتش گذاشتم رو کوسش...شرتش بدجوری خیس بود...همینجور که لبای همو میخوردیمی اون کیرمو میمالید ومنم کوسشو...بعد پاشد وازتوو کشو ژل آورد...گفت ژل تاخیریه...کیرمو درآورد یه بوسش کرد...یکم از اون ژل بهش مالید ودوباره شرتمو شلوارکو کشید رو کیرم....خودمم قبل اومدنم یه ترامادول خورده بودم..با خودم گفتم چه شود امشب..کیرم دود نکنه خیلی کاره....
علی:جوووووووووووووووووون چه قدتو مستی نفسم...چه قد خیس شده کوست....
مستانه:جیگر تویه علی جونم...کیرتو که ببینه وحسش کنه دهنش آب میوفته...
واقعا حرفای حشرس کننده ای میزد...دیوونم میکرد با حرفاش..ازروم بلندشد ودوباره مثل دفعه قبل شروع کرد برام رقصیدن...کونشو تاب میداد برام.کون بزرگ ونازشو برام میلرزوند...میگفت خوشت میاد شوهرم؟دوس داری اینکارارو؟ منم میگفتم آره فداتشم...جوووووون...جه هیکلی سکسی ای...بعدش شروع کرد به درآوردن شرت وسوتینش...آروم آروم همینجور که میرقصید شرت وسوتینشو درآورد...همنجور داشت میرقصید..
علی:نفس داری آبمو میاری بااین کارات...جوووووون...قربون اون کوس خوشگلت برم...قربون اون سینه های سایز 85 ات بشم...فدای کون بزرگ وتمیز وسفیدت بشم...برزونش برام فداتشم
مستانه:غلط کرده که بخواد آبش بیاد...هروقت من اراده کنم باید بیاد...کله شو میبرم اگه بیاد...
آروم آروم اومد روتخت...اومد روم نشست...سینه شو کرد توو دهنم گفت بخور...
علی:اوووووووووووووووممممم �مممممممممممممممممم جووون قربون سینه هات بشم من...اوووووووووومممممممممم به به چه خوشمزه اس
مستانه:بخوررررررعلی جون...همشو بخور هردوتاشو بخور..مال خودته گلم بخور...
منم همینجورسینه هاشو میخوردم...دستمو گذاشتم رو کوسش وشروع کردم مالوندن... صدای آه آه آه واوه کردنش بلند شد..
مستانه:علی جووووووووووووون داری دیوونم میکنی دستتو بردار....علی بردار دستتو ...داری چیو میمالی؟ها؟ نیگا چه قد خیس شده...نیگا...دهنش آب افتاده...بهش کیربده علی...کیرتو بهش بده...جووووووووونم علی شوهر خودمی عشق خودمی
داشت ازشهوت دیوونه میشد...منم کارمو ادامه دادم...سینه هاشو میخوردم...وکوسشو میمالیدم...
مستانه:کوس خانومتو دوس داری؟دوس داری نازش کنی با زبونت؟بخوریش ؟دوس داری علی جون؟
علی:آرررررررررررررره قربون کوست بشم قربون جیگرم بشم...عاشق این کارم...
خواستم بلند بشم که نذاشت هولم داد دوباره خوابید...یواش یواش اومد بالا وکوسشو تنظیم کرد رو دهنمو ونشست روش...گفت بخور...کوس مستانه تو بخور...منم شروع کردم خوردن...هی خودشو بلند میکرد ودوباره میچسبوند به دهنم...خودشو عقب وجلو میکرد...خیلی داشت حال میرد با این کار...منم همزمان هم میخوردمش هم دستامو گذاشتم رو کفل های کونش وشروع کردم مالوندشون...نفس هاش بدجوری تند شده بود...سرعتشم بیشتر شده بود...ضربه های آرومی رو کونش میزدم...با انگشتم سوراخ کونشو میمالیدم وانگشتش میکردم...انگشت کوچیکمو خیس کردم...یواش گذاشتمش در سوراخش...یواش فرستادمش تووو...
مستانه:آخخخخخخخ ...علی درد میکنه...نکن...فقط بمالش...علی درش بیار.تورو خداعلی جونم
خیلی سوراخش تنگ بود...هنوز که هنوزه نتونستم کونشو بکنم ..هردفعه خواستم بکنم انگشتمم تووش نمیرفت چه برسه به کیرم...خیل تنگ بود...خیل دردش میگرفت
بریم سراغ ادامه داستان:منم گفتم چشم گلم...وفقط سوراخشو میمالیدم...اونم به کارش ادامه داد...ایندفعه سوراخ کونشو هم میمالوند رو زبون ودهنم...خیلی داشت حال میکرد... نفس هاش تندتر شد...تندتر .وتندتر...دیدم داره میلرزه...ویه جیغ ناز وریز وبلند کشید...تموم سنگینشو انداخت رو دهانم...ارضا شده بود...گفتم پاشو خفه شدم...اونم رفت کنارم افتاد...
مستانه:علی جونم...قربونت بشم..ارضام کردی...خانومتو ارضا کردی...جووووون...چه حالی داد...نا ندارم علی...شوهر نازم هنوز باید با کیرت ارضام کنی...کیرتو بکنی توو کوسم وانقد کوسمو بکنی تا ارضا شم...حق نداری تاارضا شدنم درش بیاری...علی حق نداری
منم خنده ام گرفته بود...بهش گفتم تو ارضا شدی ولی من هنوز لباس تنمه...نمیخوای لباسامو دربیاری؟؟؟...گفت بذاریه نفسی راست کنم چشم لباساتم درمیارم...
مستانه:علی جونم پاشو جلو تخت وایستا...پاشو گلم...میخوام لباساتو دربیارم....
علی:چششششششششششششمممممممم ...
پاشدم جلو تخت وایستادم...اونم جلوم نشست رو تخت..طوری که صورتش روبه رو کیرم بود...داشتم ازشق درد میمردم...شلوارکمو کشید پایین...پاشد یه لب ازم گرفت و رکابی مو درآورد ودوباره نشست...ازرو شورتم کیرمو با دندوناش گرفت وچندتا گاز بهش زد...چه قدحال میداد...
مستانه:قربون کیرت برم من که اینجوری راست شده برام...امشب قراره تا صبح حال بده بهم...با کیرم شروع کرد حرف زدن: باید جون داشته باشی که کوسمو سیرابش کنی وکوسمو بکنی...قربونت برم..امشب رستو میکشم...فدای توبشم...
کیرمو درآورد وگرفتش توو دستش واول یه نگاه بهش کرد...
مستانه:جووووووووووووووووو �ووووووونم...چه کیری...خوردن داره...
سرکیرمو یه بوس کردوگذاشتش توو دهنش...انقد قشنگ ساک میزد...خایه هامو لیس میزد وزبونشو میکشید به زیر کیرم و تاسرکیرم میومد ودوباره از اول
علی:مستانه داری دیوونم میکنی...جوووووون.بخور...همشو بخور...بکنش توو دهانت نفس...لیسش بزن..جیگرتو لیس بزن...
هم برام جلق میزد وهم میخوردش...ژل تاخیریه وترامادوله واقعا کارساز بود...واقعا حال میداد بهم کاراش...سرعت ساک زدنشو بیشتر کرده بود وهی با کیرم حرف میزد وقربون صدقه اش میرفت...انقد خورد کیرمو که خسته شد...گفت دهنم خسته شد از بس لسیسدمش...گفت یکم زانوهاتو بشکن...منم همینکاررو کردم کیرمو گرفت گذاشت لای سینه هاش...سینه هاشو بهم فشار داد منم شروع کردم عقب جلو کردن کیرم لای سینه هاش بود..چه قد نرم بود...واقعا سینه هاش بزرگ ونرم بود...یکم که ا ینکارو کردم...رو تخت دراز شد وگفت کیرمیخوااااااااااام.کربده علی جون کیر بده...منم رو زمین کنار تخت رو زانوهام نشستم وپاهاشو انداختم رو شونه هام...کیرمو گرفت وروبه رو سوراخ کوسش نگهش داشت...
مستانه:علی جون قول بده تا ته بکنی توو کوسم...همه کیرتو بفرستی توو کوسم نفسم..بزاری باهم حال کنن...بزاری با جفتش حال کنه.... منم گفتم چشششششمممممممممممممممممم ...یه تف به کیرم زدم و اول کیرمو یکم مالوندم به در کوسش و چوچولشو ...داشت دیوونه میشد...التماسم میکرد که بکنمش...گفته بودم که کوسش از نوع حلقویه...خداییش راس میگم...خودش بهم گفته بود...خیلی تنگ بود... منم سرکیرمو گذاشتم در کوسش وبایه فشار سرشو فرستادم توو کوسش...
مستانه: آخخخخخخ آهههههههههه آخخخخخخخخخخخ یوااااااش درد میکنه علی جونمممم...آه آخخخ...جوووووووووونننن....بع � یهو خودش کشوندم جلو همه کیرم رفت توو کوسش...یه جیغ بلند کشید ومنم یه اه بلند...میگفت علی جون پاره شدم..جر خوردم...جوووون...دردشو دوس دارم.... عاشق این بود که کیرمو یهویی بفرستم توو کوسش...ولی من هیچوقت اینکارو نمیکردم...ازاینکه یه زن زیرم درد بکشه متنفرم...دوس دارم حال کنه زیرم....ولی خودش اینکارو انجام میداد وکیرم یهو میفرستاد توو کوسش
علی:جوووووون چه کوس داغ وتنگی....وااااااااااااااااا ییییی...کیرم سوخت... خیلی کوس داغ وتنگی داشت...مستانه طبعش گرم بود...کوس داغی داشت...شروع کردم به عقب وجلو کردن کیرم توو کوسش...خیلی آروم اینکارو میکردم...خیل حال میداد
مستانه:قربون کیرت برم که داره کوسمو میکنه وجرررررررررش میده..بکن علی جون...کوس خانومتو بکن...آه آه آه آه آه آه آه آه آههههههه... بکن علی...
علی:آه آه آه آه قربون جیگرم برم من..چه خیس وداغ شده...جوووووووون
مستانه:علی تندترش کن...تندتربزن نفس..تندتر آه آه آه آه جووووووووووووووون
یکم که اینجوری کوسشو کردم پوزیشن سکسمون رو عوض کردم...لب تخت به حالت چهاردست وپاش کردم ...وقتی پوزیشن رو تغیر دادم کونشو تکون تکون میداد میگفت بذارش علی بذارش....دوباره کیرمو فرستادم توو کوسش...کیرمو تا ته میکردم توو کوسش ودرش میاوردم...با انگشتم همزمان کونشو میمالیدم...به کونش ضربه میزدم...یه دفعه از مستی چنان ضربه ای به کونش زدم که کونش قرمز شد ویه آخ بلندی گفت...
مستانه:چیههههههه ؟حسودیت میشه؟؟؟؟؟؟نمیتونی کونمو بکنی چرا میزنیش؟گناه داره
واقعا حرفاش حشری کننده بود...منم انقد مست شده بودم هیچی حالیم نمیشد فقط میکردم توو کوسش...سرعتمو بیشتر کردم... صدامون بدجوری بلند شده بود وبا صدای بدنم وقتی میخورد به کونش قاطی شده بود ویه فضای سکسی ای درست کرده بود که نگو...
ازاین پوزیشنم خسته شد...گفت علی جونم دراز بکش میخوام بیام روت...دوس دارم روت باشم..تورو خدا....منم دراز کشیدم و اومد روم کیرمو گرفت و گذاشت در کوسشو با یه فشار کیرمو فرستاد توو کوسش...جوووووووووونم آههههههههههههه...وای...
شروع کرد بالا پایین پریدن...
مستانه:علی جونم قربونت برم...آه آه آه آه آه ...جووون.. .علی کیرتو توو کوسم فشار بده..فشار بده علی جووون...
علی:قربون کوست بشم...فداش بشم...آه آه آه آه آه آه....جووووووووووون
مستانه:بعداز چنددقیقه دیدم مستانه چشاشو بست وشروع کرد قربون صدقه کیرم رفتن...بخورمش...فدای کیرت بشم...علی جووون کیرتو فشاربده توو کوسم..فشارش بده...فشارررررررربده.بیشترر رررر آه آه آه آه فشارش بده..جوووووون....آه آه آه...
سرعتشو بیشتر کرد...دیوونه شده بود...هیچی حالیش نمیشد...واقعا حشری شده بود...
یهو دیدم داره آه آه کردنش بلندتر شد وداره تبدیل به یه جیغ ریز میشه...یهو یه جیغ کشید وروم ولو شد...لباشو چسبوند به لبام وشروع کرد با اون بی حالیش حرف زدن وقربون صدقه ام رفتن...اومد کنارم..سرشو گذاشت رو سینم و دستشو گذاشت رو کیرم وپاهاشو لای پاهام قفل کرد و هی میگفت نفس منی...عشق منی...عاشقتم...بری میمیرم...تنهام نذار...مال خودم باش...خودت ارضام کن...
منم خیلی حشری بودم...بهش گفتم پس من چی ؟منو نمیخوای ارضا کنی؟ گفت به خدا حال برام نذاشتی...دوبار ارضام کردی علی جوووووون...نای دادن ندارم....چنان بهم ضدحال زد....رنگ صورتم عوض شد...فهمید ناراحت شدم...گفت قربون توبشم...شوخی کردم..پاشو بیا بزارش توو کوسم جیگرمو...منم خوشحال شدم گفتم چشم...بهش گفتم برگرد..اونم برگشت...یه بالشت زیرش گذاشتم...رفتم روش یکم کیرمو مالوندم به سوراخ کونش ولای کونش بعد از پشت کیرمو گذاشتم توو کوسش...خیلی با این پوزیشن حال میکنم...شروع کردم عقب وجلو کردن...مستانه که نای آه اوه کردن نداشت...این پوزیشن سریع آبمو میاورد...یکم که تلمبه زدم حس کردم داره آبم میاد...منم کیرمو درآوردم ویکم کیرم ور رفتم ویکم جلق زدم ... یهو آبم اومد وهمشو ریختم لای کونش ورو سوراخ کونش...بی حال شده بودم..افتادم کنارش وبهش زل زدم ونگاش میکردم...واقعا سکس نابی کردیم...عرقمون دراومده بود....دستشو انداخت رو کمرم ومیمالوند کمرمو...
بعدیکم استراحت کردیم به همین حالت... کونشو کرد طرفم ومنم از پشت بغلش کردم...گفت کیرتو بذار توو کوسم ...دوس ندارم بیرون بمونه...گذاشتمش وگفت بخوابیم ولی حشری تر ازاین حرفا بود ..دوباره هوس کرد ویه سکس دیگه باهم کردیم...بعدش دوباره به همون حالت یکم حرف زدیم وخوابیدیم...دوسه ساعت بیشتر نخوابیدیم...صبحش بچه اش باید میرفت مدرسه...ساعت 6 قبل ازبیدار شدن بچه اش باهاش خداحافظی کردم و رفتم...
شب به یاموندنی ای بود...
مرسی که تا آخرش خوندید...
-
-
Banned
Acheter Viagra Andorre <a href=http://iverstromectol.com/>stromectol india</a>
-
-
Banned
stromectol 6 mg tablet
Francis SH, Turko IV, Corbin JD stromectol purchase Several different ED treatments are now available
-
-
Banned
thailand cialis india
riociguat to treat pulmonary arterial hypertension ; or cialis generic tadalafil
-
-
Banned
clomid and adhd
Anadrol s side effects are. how much is 100mg of clomid I took an advil or midol at the 1st sign of pain or headache and every 5-6hrs as needed it kept my pain from getting out of control.
-
-
<a href=https://stromectol.autos/>ivermectin dosage for humans</a> Hall ME, Smith G, Hall JE, Stec DE
-
-
Banned
<a href=https://nolvadex.one/>nolvadex d</a> Par Pharmaceuticals Particle Dynamics Co
-
-
Banned
<a href=http://doxycycline.world/>doxycycline pregnancy</a> 18 With documented invasive cervical carcinoma, further diagnostic workup is necessary to establish the extent of disease
-
-
عضو کهنه کار
Beginner dose of up to 2 g A moderate dose of up to 5 g A strong dose of up to 8 g Very strong overwhelming dose 10 g or more <a href=http://sviagrass.monster>can you overdose on viagra</a> 1993 Jun; 14 3 173 88
-
-
عضو کهنه کار
how much clomid and nolvadex to take for pct sustanon
This is the first study to evaluate oxidant stress neutralization and anti inflammatory effects of Camu Camu and to compare them with the effects of synthetic Vitamin C supplementation <a href=http://clomid.one>fertility pills online</a>
-
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمیتوانید تاپیک جدیدی ارسال کنید
- شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
- شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
- شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
-
مشاهده قوانین انجمن